سلام خدمت دوستان.
امروز صبح خیلی زود با یه تماس اورژانسی از خواب پا شدم که خدارو خیلی شکر که ختم به خیر شد ولی تا برم سر وقت کارای بانکی دیر شد و مجبور شدم زنگ بزنم به ۲تا از مشتری هایی که راحتتر بودم باهاشون که چک رو فردا پاس کنن.
امروز صبح کارخونه حال و هوای فصل کار رو داشت بعد ۲ماه و مشغول تبدیل شالی به برنج بودیم، هیچ وقت عطر برنج تازه برام عادی نمیشه.
وضعیت خرید فروش یه جوریه، تاجرای با سابقه نشستن و خرید نمیکنن ولی عوضش یه سری خریدار میاد که تا قبلش نمیومد طرفمون. پنج شنبه هم که همشون کوه یکی یه دونه خونه دارنو کرکره هارو میدن پایین و تعطیل 😐
تا حالا شده یه جنس با کیفیت عالی دستتون باشه برای فروش ولی دلتون بخواد بدینش به مشتری قدیمیتون نه یه خریدار رهگذری؟ امروز من تو این فاز بودم. واسه همین خودم خریدمش از کشاورز تا نره دست غریبه، شما نمیخواین بدمش به شما؟ :))))
تایم کتاب خوندنم ساعت ۲ تا ۳ بعدازظهره که خلوت ترین زمان ولی امروز به خاطر همون تبدیل برنج توی اون زمان شلوغ بودم نخوندم.
شب هم که سر تمرین بودم تا دیروقت.
بعدش گزارشهای بچههارو خوندم.
امشب چقدر نوشتم همینجوری :)))
شب خوبی داشته باشید
زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است
یهو عطر شالیزار خورد به مشامم… برنجتون چیه؟
همه نوعش
چه حال و هوای خوبی داشت این نوشته… یه جوری بود:))
متن پر از حال و هوای کار و شمیم شمال بود .
من هم دستگاههای خیلی خاص و تمیز و خوش قیمت دستم میرسه . دوست یا مشتری قدیمی میاد . خیلی بهش تاکید میکنم . چون دلم میخواد مشتری قدیمی را خوشحال و حفظ کنم .
اول اینکه مگه الان شالی هست ؟ مگه شالی فقط تو فصل برداشت از مزرعه نباید باشه ؟
دوم : معمولا” جنس آس مخصوص مشتری های با سابقه و وفادار هست و مشتریهایی که درک کنن اون جنس چیه و خاصه .
بله، توی فصل برداشت بعضی از کشاورزا شالیشون رو توی آفتاب خشک میکنن برای این موقع ها و یه سری هاشون رو هم ما با خشک کن توی کارخونه رطوبتش رو میگیریم تا فاسد نشه. ولی خیلی کمه دیگه.
بله دقیقا همینطوره.