بازاریابی تعاملی، درک درست آن و اشتباهات رایج

  • من قبلا برای تفهیم بهتر بازاریابی تعاملی، در مقالات اینتراکتیو مارکتینگ چیست ؟ و همینطور چه کسانی از بازاریابی تعاملی استفاده میکنند؟ تلاش کردم به شکلی ساده اینتراکتیو مارکتینگ را تعریف کنم که چنانچه لازم میدانید این دو مقاله را مرور بفرمایید.

    به طور خلاصه بازاریابی تعاملی و یا اینتراکتیومارکتینگ ( interactive marketing ) شامل رفتارها و تلاش هایی از جانب شما میشود که محصول و خدماتی که قرار است تولید یا ارائه شود، تا بیشترین حد ممکن نزدیک به سلایق کاربران و مشتریان شما شود.

    این بازاریابی ( بر روی کلمه بازاریابی خیلی تاکید میکنم چرا که اصل اتفاق در اینجا بازاریابی هست. ما در امر مارکتینگ اتفاقات تعاملی دیگری نیز داریم)، میتواند به شکل سئوالات یا ارتباطات مستقیم با کاربران و مشتریان باشد و خواسته های آنان را پرسیدن و در نظر گرفتن، و یا آنکه از تحلیل و آنالیز رفتارهای آنها در سایت و یا خریدن محصولات از فروشگاه های فیزیکی به دست آید.

    شاید با چند مثال از اشتباهات رایح در این زمینه بیشتر به اهمیت آن در فعالیت های بازاریابی واقف شوید.

    اشتباهات رایج در بازاریابی تعاملی و شیوه های تصحیح آن

    1- ما ایمیل مشتریان را جمع آوری میکنیم و به آنها محصولات جدیدمان را اطلاع رسانی میکنیم

    خیر دوست عزیز، این کار ایمیل مارکتینگ هست و نه اینتراکتیو مارکتینگ. ولی شما میتوانید از مثال زیر استفاده کنید و از ایمیل هایی که در اختیار دارید در جهت بازاریابی تعاملی استفاده کنید.

    فرض کنید شما یک سایت فروش کتاب آنلاین دارید. فروش خودرا در پایان ماه و سال بررسی میکنید و میبینید 15 درصد مشتریان رمان خریده اند، 20 درصد کتب علمی ، 55 درصد کتب مدیریتی و کسب و کار و الباقی از ژانرهای دیگر خرید کرده اند.

    این آمار در جهت اینتراکتیو مارکتینگ میتواند مورد استفاده قرارگیرد و به شما یادآوری کند که در تهیه کتابهای مدیریتی سرمایه گذاری بیشتری کنید و کتابهای بیشتری چاپ ( در صورت انتشارات بودن ) و یا توزیع ( درصورت عامل فروش بودن ) کنید.

    سپس میتوانید این اتفاق را توسط ایمیل به اطلاع آن دسته از کسانی که در سال گذشته این گونه کتابها را خریداری کرده اند برسانید. توجه کنید که شاید یک ایمیل همگانی جهت اعلام اینکه از این پس بیشتر کتب مدیریتی منتشر میشود، موجب دلسرد شدن مشتریان ژانرهای دیگر شده و آنها را از دست بدهید. پس بین ایمیل مارکتینگ و ایتراکتیو مارکتینگ تفاوت قائل شوید.

    در همین مثال میتوانید حتی ریزتر شوید، مثلا اگر در بین کتابهای مدیریتی نیز آثار برایان تریسی فروش بیشتری داشته است کتابهای جدید اورا به همین خریداران ایمیل کنید و یا حتی ریزتر … اگر کسی از 4 کتاب برایان 3 تای آنرا خریده است، چهارمی را نیز به او پیشنهاد دهید.

    2- ما در فروشگاه آنلاین خودمان، محصولات مشابه و مرتبط را نیز نمایش میدهیم.

    کار بسیار خوبی میکنید و قطعا در فروشتان موثر است، ولی این بازاریابی تعاملی نیست. به اینکار cross sell و یا up sell میگویند و شما از این طریق محصولات ( شاید کم فروش تر) دیگر را هم به مشتری ارائه میکنید.

    ولی میتوانید آنرا به اینتراکتیو مارکتینگ نیز تبدیل کنید. به عنوان مثل هنگام فروش کت و شلوار 3 مدل کراوات موجود را هم معرفی کنید در 5 رنگ مختلف. ولی 3 رنگی که موجود نیست را هم معرفی کنید و مثلا با عنوان به زودی، یا پیش فروش و یا هر عنوان خلاقانه دیگری از آن نام ببرید. حال با آنالیز رفتار خریداران میتوانید متوجه شوید سری بعد کدام رنگ ها را بیشتر بیاورید و یا از کدامها اصلا نیاورید و در واقع اینبار جنس خود را قبل از تهیه فروخته اید.

    3- ما یک بیلبورد و یا یک مجله تولید کرده ایم که نسبت به رفتار کاربر واکنش نشان داده و تعامل دارد.

    چه کار خلاقانه ای، قطعا مشتریانتان از این خلاقیت شما لذت میبرند. شما یک محصول یا یک نبلیغات اینتراکتیو دارید ولی لزوما یک بازاریابی تعاملی انجام نداده اید.

    در صورتی این بیلبورد و یا مجله اینتراکتیو، برای شما نقش یک بازاریابی تعاملی را ایفا میکند که شما از طریق آن اطلاعاتی را از کاربر بگیرید. مثلا تصویر خودرویی که در حال تولیدش هستید را گذاشته و از رهگدران بخواهید که بگویند اگر این خودرو به آنها هدیه شود، دوست دارند چه رنگی باشد؟

    اگر بعد از یکماه 70 درصد آنها سفید را انتخاب کردند، تکلیف تولید ماه آینده شما روشن است. شما باید خودرویی با رنگ سفید تولید کنید و با خودروهای بنفش و صورتی، خیابان های شهر را که نه، انبارهای خودرا اشغال نکنید!!!

    و اما نتیجه این زحمات برای بازاریابی تعاملی چیست

    دربازاریابی تعاملی، مشتری حس بهتری دارد، شنیده میشود و خواسته هایش مورد بررسی قرار میگیرد، نیازهایش را مطرح میکند و میبیند برای رفع آن نیازها تلاش میشود، هوشمندی سایت شما را میبیند و از خرید در آن لذت میبرد، بونوس ریت سایت شما را بهتر میکند چرا که مرتبا با موضوعات مورد علاقه‎اش روبرو میشود، شما را بیشتر به دیگران معرفی میکند و …

    بازاریابی تعاملی

    دوران بیزینس تحمیلی و یکطرفه به سر آمده است و شما با اینتراکتیو مارکتینگ باید با مشتریان و کاربران خود یک مسیر دوطرفه را تجربه کنید.

    با استفاده از بازاریابی تعاملی، میتوانید فروش خود را حتی تا 15 درصد افزایش دهید و علاوه بر فروش بیشتر، در هزینه های تولید، انبارداری، مرجوعی و بازاریابی خود نیز به میزان قابل توجهی صرفه جویی کنید.

    از وقتی که در سایت من میگذرانید سپاسگزارم … اگر تجربیاتی در بازاریابی تعاملی دارید میتوانید به بحث و بررسی بگذارید.

    فرشید رمضانی | مشاور اینتراکتیو مارکتینگ

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۴ رای
    این مطلب در مجموع 941 بار و امروز 1 بار مشاهده شده است.
    .

    نظرات

    • نرگس
      فوریه 22, 2021 در 10:07 ب.ظ

      چه جالب! من از این موضوع هیچ اطلاعی نداشتم ولی به نحوی تو ذهن خودم این استراتژی رو برای بیزینسم درنظر داشتم

    یک نظر اضافه کنید