بخش اول از این مطلب به اهمیت بازاریابی عصبی پرداختیم و از 10 نکته منتخب و کاربردی برای شرکتها و کسب و کارهای کوچک و بزرگ با 5 مورد اول آن آشنا شدیم. به ادامه نکات کاربردی و قابل اجرا از حوزه در این مطلب توجه کنید:
بطور ذاتی مردم تصور می کنند که اگر آنها دارای فرصت های انتخاب بیشتری باشند، شانس آنها برای پیدا کردن گزینه ای که بطور کاملا مطلوب نیازهای آنها را برآورده کند بالاتر می رود. اما این فرض ذاتی چیزی جز یک وهم و خیال نیست – هر قدر که تعداد انتخاب های ما بیشتر باشد احتمال اینکه اصلا تصمیمی در مورد آن بگیریم به مراتب پایین می آید.
آیا شما محصول یا خدمت فوق العاده ای دارید، اما همچنان در تلاش برای فروش آن هستید؟ آیا مجدانه برای ارتقاء سایت خود و استراتژی های بازاریابی محتوایی و فعالیت های رسانه ای خود تلاش کرده اید و هنوز به نظر می رسد که مشتریان شما قانع نشده اند؟
با وجود اینترنت داشتن یک برند شخصی قوی از هر زمان دیگری آسان تر شده است. شما برای این کار ابزارهای متعددی را در اختیار دارید و از همه مهمتر اینکه نیازی ندارید تا برای این کار هزینه ای را صرف کنید
در حالیکه برخی افراد همواره راجع به این مسئله بغرنج می اندیشند، تقریبا می توان گفت که راهکار آن بسیار ساده است. یکی از روشهای آن تحریک کردن حس کنجکاوی آنهاست
شما یک محصول یا خدمت فوق العاده جدید و مناسب دارید که باعث می شود پس از معرفی از اقصی نقاط دنیا به شما مراجعه کنند. اما آیا واقعا این محصول چیزی است که مردم خواهان آن هستند؟ یا اینکه تنها چیزی است که شما فکر می کنید آنها خواهان آن هستند؟
شاید شما هم یک فروشگاه اینترنتی داشته باشید که با توجه به اینکه فکر میکنید محصولات مناسبی در آن وجود دارد ولی از میزان فروش آن ناراضی هستید . غیر از نوع محصول و قیمت آن نکات متعدد دیگری نیز وجود دارند که به فروش شما کمک میکنند . سعی میکنم آنها را در این مقاله بررسی کنم .