پیدا کردن یک ارتباط عمیق تر با ویدئو
دیجیتال برای بازاریابان چه معنایی دارد. آیا تنها راهی دیگر برای بالا بردن شدت پیام رسانی است؟ آیا راهی برای رساندن تعداد پیغام های بیشتر به کاربران و با سرعت بیشتر است؟ متاسفانه برای بسیاری از بازاریابان، پاسخ به این سوالها “آری” است. و زمانی که بازاریابان دیجیتال را تنها به عنوان روشی برای بالا بردن و گسترش پیام رسانی می بینند، بزرگترین منفعتی که برایشان فراهم می کند را از دست می دهد – و آن همان درگیر شدن مخاطب است.
در گذشته بازاریابی، درگیر شدن و ایجاد مشغله ذهنی بطور مستقیم برای مخاطب تقریبا غیر ممکن بود. شما اعلانات چاپی و توزیع مجلات و شبکه های تلویزیونی را در اختیار داشتید که همگی کانالهای ارتباطی یک طرفه بودند. مطمئنا بازاریابان می توانستند گروه های کانونی تشکیل دهند یا رویدادهایی را در این رابطه برگزار کنند اما باز هم نمی توانستند بصورت یک – به – یک با افراد مختلف ارتباط نزدیک برقرار کنند.
می توان گفت که دنیای دیجیتال اینگونه در حال ایجاد تغییر اساسی در بازاریابی است – از طریق قدرتمند ساختن بازاریابان با فن آوری هایی که ارتباطلات در لحظه و دو طرفه را امکان پذیر می سازد. و در حالی که بازاریابان در حال صرف زمان بیشتر برای ارتباط دوطرفه با مردم بجای سخنرانی تنها و بصورت یکطرفه هستند، در حال بروز دادن این حقیقت هستند که مخاطبان آنها توجه بسیار کمی را برای آنها صرف آنها می کنند. کارهای بسیاری وجود دارد که باید در ارتباط با این مصرف کنندگان همیشه آنلاین انجام داد، مصرف کنندگانی که زمان، توجه و … کمی برای بازاریابان دارند. و در این هیاهوی دنیای دیجیتال، بازارایابان باید کاری فراتر انجام دهند تا بتوانند صدای خود را به مقصد برسانند، بتوانند جلب توجه کنند. بنابراین پیوسته در حال جستجو برای راه حلی اساسی هستند.
وارد دنیای داستان گویی شوید
از آنجاییکه بازاریابان به این نتیجه رسیده اند که دنیای دیجیتال آنها را قادر به شکل دادن ارتباطات می کند، مهاجرتی بسیار آرام و آهسته از انتشار محتوا درباره آنها، شرکت و محصولشان به سمت داستان پردازی درباره خود مشتری را آغاز کرده اند. داستانهایی که دارای شخصیت بوده و یک قوس روایی رو دنبال می کند. داستانهایی که یک پاسخ احساسی را منجر می شوند. چرا که شکل گیری یک رابطه تماما بر پایه یک احساس می باشد.
اما، مجداد باید گفت، که توجه در این زمینه یک چالش است. مخاطبین در حال پرواز کردن بر روی یک روشنایی گرم تابستانی هستند. و در این رابطه بازاریابان به چیزی فراتر نیاز دارند، چیزی که در این شرایط جذابیت داشته باشد.
علم ایجاد درگیری ذهنی از طریق ویدئو
به عنوان نوعی از محتوا، ویدئو یک تجربه چند حسی است. کلمات، تصاویر، رنگها، کلمات و احساسات؛ همگی در این موضوع دخیل و تاثیر گذارند. و تنها زمانی این شکل از محتوا منطقی به نظر می رسد که آنرا از حالت نگارشی بودن محتوا جذاب تر بیابیم. اما از اینکه بدانید که واقعا دلیلی منطقی برای جذب شدن ما به سمت ویدئو وجود دارد، متعجب نخواهید شد؟ دکتر سوزان وینشک – که به نام بانوی ذهن هم او را می شناسند -4 دلیل اصلی مبنی بر چرایی کشش ما نسبت به ویدئو را برملا کرده است:
- ما بر روی صورت متمرکز می شویم.
به هر حال دکتر وینشک قدری علمی تر به این موضوع می پردازد. بر اساس گفته وی در مغز قسمت دوکی شکلی وجود دارد بنام فوزیفورم فیشال که باعث می شود تا ما به چهره افراد دقت داشته باشیم. این قابلیت در حقیقت باعث می شود که ما از چهره انسان به عنوان مرکز اصلی برای شناخت، کسب اطلاع و باور استفاده کنیم.
- صدا برای ما بار معنایی بیشتری ایجاد می کند.
زمانی که ما صدای انسانی را در حالت صحبت کردن می شنویم، بیشتر تمایل داریم تا اطلاعات حاصل از آن را که بصورت خام می باشد، به محتوای معنا دار برای خودمان تبدیل کنیم.
- دیدن برابر با باور کردن است.
بر عکس زمانی که ما در ارتباط با افراد و حال و احوال آنها می خوانیم و سعی در تصور کردن آن وضعیت داریم، زمانی که برونداد احساسی آنها را خودمان بی واسطه مشاهده می کنیم، ارتباط بیشتری برقرار می کنیم. بله درست است. زبان بدن، یک ویژگی منحصر به فرد از تعاملات بین انسانها می باشد.
- تماما بخاطر متحرک بودن آن است.
از عصر حجر تا به امروز ما همگی در برابر مشکلات و خطرات موجود در اطراف خود جان سالم به در برده ایم، واین فقط و فقط بخاطر توانایی در تشخیص اشیاء و موجودات زنده اطراف خودمان است. بدیهی است که اگر این توانایی را نداشته باشیم، در کسری از زمان بلعیده می شویم. این امکان دید محیطی عمیقا ریشه در طبیعت انسانی ما داشته و ما برای ادامه حیات وابسته به حرکت هستیم.
و البته تحقیقات دکتر وینشک باز دلیلی است بر پیشبینی های سیسکو در رابطه با رشد ویدئو در طی چند سال آینده (که در نمودار زیر نشان داده شده است.)
بنابراین اجازه دهید یک بار دیگه نکات مهم را با هم مرور کنیم:
اکنون اطراف ما مملوء از اختلالات دیجیتالی است.
مخاطب شما امکانات محدودی در توجه کردن به شما دارد.
شما برای ایجاد یک رابطه دو طرفه نیاز به جلب توجه آنها دارید (بنابراین برای ایجاد مشغله ذهنی و درگیر کردن آنها در این موضوع نیازمند استفاده از تکنولوژی های روز هستید.)
با لحاظ شدن شرایط فوق ما نیاز زیادی برای مقبول دانستن ویدئو داریم و در حال حاضر استفاده از این تکنولوژی در حال محبوب شدن است.
برای پاسخ گفتن به سوالی که عنوان این مقاله را تشکیل می داد، باید بگوییم که ویدئو ابزاری حیاتی برای بازاریابان است، چرا که آنها را قادر به بیان و ارائه داستانهایی می کند که در واقع بسیار جلب توجه کننده است.
اما من می گویم که هنوز در این رابطه نکاتی وجود دارد . . .
سطوح ارتباطات دیجیتالی
سطوح مختلفی در این ارتباطات وجود دارد که در واقع ما موفق به یافتن 5 مورد از آنها شده ایم:
آگاهی
آشنایی
دوستی
ایجاد اعتماد
محبوبیت و صمیمیت
آگاهی تنها می تواند به این موضوع ختم شود که مخاطب شما در رابطه با برند شما کسب اطلاع می کند. شاید فقط یک ویدئو از ویدئوهای شما را دیده باشد. در طرف دیگر این طیف صمیمیت قرار می گیرد. این زمانی است که مخاطب شما برایتان اطلاعات فراهم می کند. داستانهای خودشان را با شما به اشتراک می گذارند. آنها چنان ارتباط عاطفی با شما بر قرار کرده اند که در یک فرایند خرید معمولی، برند شما نقش اول را بازی می کند و تمام فضاهای ذهنی مخاطب در اختیار برند شماست. هر بازاریابی خواهان داشتان این حس صمیمیت با مخاطب خود می باشد. با این وجود بدون داشتن ویدئو حرکت دادن مخاطب در طی این سطوح ارتباطی زحمت بسیار زیادی را از طرف بازاریاب می طلبد. به خاطر داشته باشید که مخاطب شما امکان محدودی در توجه کردن به شما دارد. زمانی که شما برای نشان دادن و بیان کردن داستان خود از ویدئو استفاده می کنید، شما حرکت مخاطب در طی کردن این مراحل ارتباطی را تسریع می کنید، چرا که ارتباط عاطفی بین مخاطب و شما سریعتر و قوی تر شکل می گیرد.
بازاریابان باهوش متوجه هستند که درگیر شدن مخاطب از نظر ذهنی نیاز به مجموعه متنوعی از محتوا دارد و همگی آن از طریق ویدئو تامین نمی شود. گاهی اوقات نوع این ارتباط که مخاطب طالب آن است بسیار بر مبانی فایده گرایی است. در این حالت آنها داستان نمی خواهند. آنها در اصل خواهان حقایق هستند. هدف بازاریابان در عصر دیجیتال تنها برقراری ارتباط نیست، بلکه ایجاد یک حس مثبت از طریق دادن چیزی است که آنها خواهان آن هستند می باشد (شخصی سازی محصول و ارائه). حتی با وجود گفته های بالا، کاملا واضح است که در آینده بازاریابی دیجیتال، ویدئو نقشی حیاتی نه تنها در جلب توجه مخاطب بازی می کند، بلکه نقشی غیر قابل انکار در برقراری و تسریع رابطه بین مخاطب و برند دارد.