شایسته است که برای اشاره به صفحه اصلی یک وبسایت از عنوان “خانه” استفاده کنیم، چرا که این کلمه بیانگر گرمی و تعلق می باشد. این دقیقا همان ذهنیتی است که شما در زمان تامین محتوا برای این صفحه از سایت خود باید از آن برخوردار باشید – – اولین چیزی که در زمان تایپ کردن آدرس سایت شما باید بر صفحه مانیتور مخاطب ظاهر شود.
آن صفحه به عنوان یک آستانه ورودی مجازی در نظر گرفته می شود. همانند خانه، شما خواهان این موضوع هستید که بازدید کنندگان احساسی خوشایند در لحظه ورود و قدم نهادن خود به داخل داشته باشند، تا احساسی سرشار از راحتی کرده و دقیقا متوجه شوند که شما از دیدن آنها خوشحال و خشنود هستید. البته از آنجایی که این مسئله کسب و کار شماست، شما همچنین خواهان این هستید که آنها در یک چشم برهم زدن ذهنیتی کلی از تمام حواشی موجود در اطراف خود بدست بیاورند: ذهنیت و برداشتی از اینکه شما که هستید، چه می کنید و – این نکته دارای اهمیتی حیاتی است – این موضوع برای آنها چه اهمیتی دارد.
مواردی که در پی می آید نکاتی برای راهنمایی شما در رابطه با تهیه محتوا برای صفحه اصلی یا همان خانه سایت می باشد. اما یک اخطار: بر اساس ماهیت کسب و کار شما و اهدافی که این کسب و کار دنبال می کند، متغیرهای مختلفی وجود دارند که بر آن اساس یک صفحه خانگی موفق تعریف می شود، بنابراین این موضوع را در ذهن داشته باشید که من در پی پیگیری و دنبال کردن یک رویکرد کلی و عمومی در این رابطه می باشم و به دنبال ارائه یک نسخه یا تجویز مشخص نیستم.
با مخاطبین خود صحبت کنید.
خواهان جذب چه کسانی هستید؟ و البته نکته ای که اهمیت آن کمتر از این نیست – دوست ندارید چه کسانی به طرف سایت شما جذب شوند؟ تمامی انواع محتوای خوب و مناسبی که تهیه می کنید ریشه در شناختی واضح و روشن از مشتری شما دارد.
این موضوعی بدیهی است، اما بسیار مایه تعجب است که اغلب بسیاری از شرکتها به مخاطبین خود بی توجهی کرده و از صفحه اصلی خود تنها برای سخن گفتن از خود استفاده می کنند.
به عنوان مثال، شما ممکن است نسبت به معرفی خود در صفحه اول بصورت “بزرگترین شرکت آموزشی و تحقیقاتی بازاریابی صنعتی در جهان” وسوسه شوید. این مسئله حتی ممکن است حقیقت هم داشته باشد، اما مخاطب شما در این توصیف کجا قرار گرفته است؟ چرا آنها باید اهمیت داشته باشند؟ به نظر من بهتر است که به مردم بگوئید که در شرکت شما برای آنها چه چیزی وجود دارد: “شما با ما تصمیمات فروش هوشمندانه تری اتخاذ می کنید و با کمک آموزش و تحقیقات ما کسب و کار خود را سریعتر گسترش می دهید.”
علاوه بر این موضوع، آیا متوجه این موضوع شدید که من در صحبتهای خودم به مخاطبین شما اشاره کردم و نه به “مشتریان” شما؟ دلیل این موضوع اینست که صفحه اصلی و خانه شما باید در نظر آن دسته از افرادی خوشایند و جذاب باشد که ممکن است هنوز شما را نشناسند، و نه آنهایی که پیش از این درگیر تعامل و کار و کسبی با آنها شده اید. محتوای این صفحه باید برای آنهایی طراحی و نوشته شود که ممکن است بر آستانه ورود به سایت شما لغزیده باشند – برای رساندن این حس به آنها که چرا آنها به آنجا تعلق دارند.
آنها مرا دوست دارند! آنها واقعاً مرا دوست دارند!
بخشی از شناختن مشتریان شما دانستن این موضوع است که چه چیزی موجب انگیزش آنها می شود؛ زمانی که به این موضوع آگاه شدید، شما قادر خواهید بود تا در رابطه با آنها بگوئید که چگونه قادر به کمک کردن به آنها هستید.
شما خواهان این موضوع هستید، “ما متوجه شما هستیم. و مهمتر اینکه شما به اینجا تعلق دارید. ما چالش ها و مشکلات شما را درک می کنیم، ترس و دلهره های شما ، درد و رنج شما، امیدهای شما، نیازهای شما. ما سختی های شما را به دوش می گیریم و همواره پشتیبان شما هستیم.”
هر یک از این استعاره ها را که دوست دارید می توانید بپسندید، عنوان اصلی شما باید ارزش مشتری محور شما را به بازدید کننده انتقال دهد. به خاطر داشته باشید: ارزش شما به کاری که می کنید یا چیزی ک:/.- می فروشید نیست، ارزش شما به کاری است که برای مشتریان خود انجام می دهید… این تغییر ممکن است پیچیده و سنگین به نظر برسد، اما در حقیقت همه چیز است.
بزرگترین روش هدر دادن فرصت فقط یک “خوشامد گوئی” خالی است، نگاهی داشته باشید به سایت Vidyard که یک زیر ساخت بازاریابی ویدئویی در شهر کیتچنر از ایالت اونتاریو کاناداست. ویدئو امروزه موضوعی مهم و جذاب است، اما اثبات بازگشت سرمایه برای بازاریابان مشکلی مهم و بزرگ محسوب می شود. Vidyard ارزش خودش را بخوبی در صفحه اصلی خودش بطور واضح و با استفاده از یک عنوان در رابطه با چگونگی کمک کردن به مراجعین بالقوه نشان داده است: “بینندگان را به مشتری ت:.7.دیل کنید.”
بطور احمقانه ای ساده جلوه دهید.
نسبت به پر کردن این صفحه با تصاویر و گرافیک زیاد وسوسه نشوید، خصوصا “در نیمه بالایی صفحه” – – قسمتی از صفحه سایت که در نگاه اول به سایت قابل دیدن می باشد. این مطلبی است که تمام نیمه بالایی از صفحه اصلی سایت Dropbox به آن اختصاص داده شده است:
در قسمت پایین مطالب بیشتری وجود دارد که به توضیح هدف شرکت اختصاص پیدا کرده است. اما قسمت بالا بسیار ساده، بسیار آرامش بخش و حتی القاء کننده مراقبه ای مدیتیشن گونه می باشد. بیشتر شبیه یک تجویز ضد اضطراب می باشد – که در حقیقت همان چیزی است که Dropbox به دنبال آن می باشد.
محصول یا خدمات شما ممکن است نیاز به توضیح بیشتری داشته باشد. این موضوع اصلا مشکلی ندارد. اما همچنان سعی کنید، ارزش خود را مرتبط با مسائل حیاتی بدانید. از انگیزه و هیجان زیاد برای شرح و توضیح تمام ویژگی های خود و تمام آن چیزی که انجام می دهید، دقیقا در بخش اول سایت خودداری کنید، که فقط و فقط موجب غرق شدن مخاطب شما در انبوهی از افکار مختلف می شود.
از کلماتی استفاده کنید که مخاطبین شما هم استفاده می کنند.
شما نیازی به پیراستن ندارید. از واژگانی استفاده کنید که برای مشتری بالقوه شما آشنا باشد. آیا به این موضوع توجه کردید که Dropbox از کلمه “چیزها” (stuff) بجای “فایل ها”(files)، “اطلاعات”(data) یا “تصاویر”(photos) استفاده کرده است؟ من تصور می کنم که آنها با قدری بررسی بیشتر می توانستند به لغتی دست پیدا کنند که به نظر از این پیچیده تر به نظر می رسید (شاید چیزی شبیه داشته ها!(assets) منابع!(resources) محتوا!((content) – – اما کلمه “چیزها” در حقیقت پوشش دهنده تمامی مواردی است که ما در حافظه دستگاه های دیجیتال خود ذخیره می کنیم، و این روش دقیقا همان شیوه ای است که برای اشاره کردن به تمامی آن موارد استفاده می کنیم.
از کلمه “شما” با سخاوت بسیار استفاده کنید.
در صفحه اصلی شما بیشتر از هر چیزی باید از کلمه “شما” بجای “ما” یا “به ما” استفاده شود. یک روش ساده برای آزمون رویکرد مخاطب محور شما: تعداد دفعات استفاده خود از این کلمات را شمارش کنید. اطمینان حاصل کنید که تعداد دفعات استفاده از “شما” نه تنها بر دیگر موارد برتری داشته باشد، بلکه باید در سراسر متن شما گسترده و فراگیر باشد.
اکنون چه؟
عنوان استفاده شده شما ارزش واقعی شما را انتقال می دهد. اما پس از این از بازدید کنندگان خود انتظار چه عکس العملی را دارید؟
در این بخش با ذهنیت کمک کردن به مشتریان و مشخص کردن یک مسیر برای آنها جهت دنبال کردن، 3 یا 4 انتخاب روشن و مشخص، یا ترغیب کننده را که هر یک برای یک مسئله خاص تعیین شده اند پیشنهاد دهید. به محتوای خود (کلماتی که برای این پیشنهاد مورد استفاده قرار می دهید) توجه کنید و نیز چهارچوب کلی (شامل کاربرد آن) را در زمان طراحی ترغیب کننده ها در نظر داشته باشید.
من شخصا روشی را که SideraWorks، به عنوان یک شرکت مشاوره واقع در شیکاگو، پیش گرفته است می پسندم. چرا که به روشنی و زیبائی در پیام خود چندین مشکل را مورد توجه قرار داده تا بازدید کننده گان را به ورود به سایت ترغیب کند. برچسب اولیه و معرفی برای این شرکت اینگونه عنوان می کند: “بهتر همکاری کنید”. به عنوان مثال این نمونه ای از مسیری است که این شرکت مشاوره برای دنبال کردن به بازدید کنندگان خود در صورت داشتن هرگونه مسئله با نرم افزار ارتباطی پیشنهاد می دهد:
این دکمه به مطلبی بر روی وبلاگ شرکت لینک شده است که مشکل اصلی شما را مد نظر قرار داده است.
یک خدمات قابل توجه را پیشنهاد دهید.
صفحه اصلی مکان مناسبی برای پیشنهاد یک هدیه می باشد (با فرض اینکه این هدیه کاربردی و مشتری محور است). موارد زیر را می توانید در نظر بگیرید: یک دفتر تمرین، یک نمونه محصول، استفاده از محصول در یک دوره آزمایشی، یک دانلود رایگان یا حتی یک ابزار مشابه دیگر. شرکت آموزشی و نرم افزاری بازاریابی محتوایی به نام Coppyblogger.com این مطلب را بر روی صفحه اصلی سایت خودش قرار داده است: “14 کتاب الکترونیک فوق العاده را همراه با یک دوره آموزشی بازاریابی اینترنتی در یک لحظه از آن خود کنید.” (من شخصا در این مورد از کلمه “از آن خود کردن” بسیار خوشم می آید.)
حتی پیشنهاد اشتراک ایمیلی نیز اگر همراه با یک ارزش مشخص به عنوان یک هدیه معرفی شود، در مقابل رویکرد های شرکت محور معمول که بازدید کننده را تنها ترغیب به ثبت نام در لیست ایمیل ها می کند، می تواند بسیار تاثیر گذار باشد. (یک سوال: آیا هیچ یک از ما نسبت به ایمیل احساس محرومیت داریم؟ پاسخ: مممممم …..، خوب نه!)
ببینید شرکت Eat24 که یک شرکت خدمات حمل و ارسال غذا واقع در سان برونو کالیفرنیاست چگونه ارزشی واقعی ارائه کرده و اینگونه یک شخصیت واقعی از خود به نمایش می گذارد: “کوپن های خدمات می خواهید، عمیقا به فکر مرغ سوخاری هستید؟ ایمیل های هفتگی ما را دریافت کنید.”
حس اعتماد را انتقال دهید.
صفحه اصلی سایت شما باید در برگیرنده گواهی باشد مبنی بر اینکه مردم به شما اعتماد دارند. این ویژگی می تواند در چند شکل و حالت مختلف ارائه شود: شما ممکن است به عنوان مثال نشان دهید که شما عضو یا مورد تائید یک مجموعه ارزنده و معتبر هستید.
این موضوع می تواند به عنوان یک تائید اجتماعی در نظر گرفته شود (لینکهایی به فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوپ یا توئیتر یا “به مجموعه 634249 نفره از همتایان خود بپیوندید . . .”).
حتی می توان به ای موضوع بصورت عینی اشاره کرد. Airbnb – – شرکتی که اعتبار آن بر اساس اعتماد و امنیت شکل گرفته است – – دقیقا بر روی صفحه اصلی سایت خود به توضیح این مسائل می پردازد و این توضیحات را با لینکی به یک موضوع مفصل تر همراه می سازد که در آنجا به شرح کامل چگونگی کسب این اعتبار می پردازد.
نویسنده آن هاندلی – 9 تیر 1393 – به نقل از مجله کارآفرین (منتشر شده در ماه جولای 2014)
فرشید رمضانی: مشاور سئو | مارکتینگ در شبکه های اجتماعی