میخواهیم برندینگ و برندسازی شخصی را بررسی کنیم و بدانیم چرا وجود آن الزامی است .رهبران برخی از بهترین کسب و کارهای دنیا از دل کسب و کارهای شکست خورده متولد شده اند. با دانستن اینکه همیشه امکان شکست خوردن و نابود شدن کسب و کاری که اکنون در اختیار دارید یا برای آن کار می کنید نیز در آینده وجود دارد، شما نیاز به یک استراتژی دارید تا از طریق آن بتوانید موفقیت خود را بدون توجه به شرایط غیر قابل پیش بینی کسب و کارتان تضمین کنید. اجازه دهید تا با هم قدری در رابطه با برندینگ شخصی شما صحبت کنیم.
به عنوان یک کارآفرین با تجربه 20 ساله، من اندک موارد مهمی را در زمینه برندینگ آموخته ام. مهمترین این موارد این است که من برند شخصی خودم هستم و شما نیز برند شخصی خودتان هستید. این به معنای این نیست که کسب و کارهای من برای خودشان برند نیستند. با این وجود، شما، به عنوان برند شخصی خودتان یک موجود زنده، مستقل، در حال تنفس، عامل درآمد زا، ایجاد کننده فروش و ارائه کننده خدمت به مشتریان هستید.
هر کارآفرینی برند شخصی خودش است. اگر به این موضوع در مورد خودتان اعتقاد ندارید، پس دچار مشکلات بزرگی هستید. اگر شما مالکیت یک فرانشیز را برعهده دارید یا برای آن کار می کنید و قدرت شما در برابر مشتریان و کارکنان و . . . به ارزشی بستگی دارد که به آنها ارائه می کنید، هنگامی که یک فرانشیز دیگر با ارائه دو برابر ارزش ارائه شده توسط شما به مشتریان و کارکنان شروع به فعالیت کند، تکلیف شما چه می شود؟ اگر باور دارید که شما یک برند نیستید، آیا این به آن معناست که در صورت شکست کسب و کاری که برای آن کار می کنید، شما هم شکست خورده و نابود می شوید؟ اینجاست که ارزش برندینگ مشخص میشود
تنها راهی که برای بیمه کردن خودتان در برابر خطر انقراض در اختیار دارید، ساختن برند شخصی می باشد. این روشی است که بر آن اساس شما می توانید در ارتباط با کسب و کار خود یا بطور مستقل اقدام به ساختن برند شخصی خودتان بکنید و در راستای برندینگ گام بردارید.:
ارزش شخصی خودتان را جهت پیشنهاد شدن پیدا کنید.
شما ارزش ویژه ای دارید که در هر مذاکره آن را به اعضا یا گروه مقابل ارائه می کنید. شاید شما سابقه فعالیت در یک صنعت بخصوص را برای 50 سال به همراه داشته باشید، فارغ التحصیل دانشگاه هاروارد آمریکا باشید یا تجربه ای را پشت سر گذاشته باشید که باعث می شود در کار از هر کس دیگری بهتر عمل کنید. هر ارزشی که دارید، این ارزش باید به کارکنان شرکت شما و یا شرکتی که برای آن کار می کنید انتقال پیدا کرده و برای آنها بخوبی توضیح داده شود.
شما باید در هر جلسه و صحبتی که دارید این موضوع را به مخاطبان خود گوشزد کنید. اجازه دهید مراجعه کنندگان به شما از این ارزش ویژه که به آنها ارائه می کنید تا آنها از طریق آن به اهداف خود برسند، بخوبی اطلاع داشته باشند. اگر مدیر عامل یا مدیر مالک شرکت خود هستید، وبلاگی را تهیه کنید و در آن اقدام به نگارش مطلب برای کارکنان، سهامداران و مشتریان خود بکنید. هر قدر بیشتر در این رابطه برای آنها صحبت کنید، بیشتر باعث می شوید تا به عنوان مهره اصلی شرکت خود شناخته شوید.
زمانی که به برندی در دل برند اصلی شرکت تبدیل شدید، طول عمر خود را برای خودتان بیمه کرده اید که البته جدای از برند سازمانی شرکت قرار می گیرد. به عنوان مثال مایکروسافت برای خود برندی بی همتا است، همچنان که بیل گیتس نیز برای خود برندی جدا از مایکروسافت می باشد.
لوگوبرند خود را داشته باشید.
شما یک برند هستید و لوگو این برند هم تصویر شماست. عکس شما باید بر روی هر چیزی قرار داشته باشد و شما باید با یک عکاس حرفه ای کار کنید تا او بتواند در هر لحظه ای بهترین عکس ها را از شما تهیه کند. اجازه دهید تا شخصیت کسب و کار شما از دل آن عکس بدرخشد. مردم با یک انسان بهتر از یک طرح یا موجود بی جان ارتباط برقرار می کنند. استفاده کردن از لوگو شرکتتان برای این منظور مشکلی ایجاد نمی کند، اما حتما سعی کنید تصویر خودتان را هم بگونه ای در آن بگنجانید. زمانی که مشتری، کارمند یا سهام دار شما به شخص شما می اندیشد، به نظر بهتر نیست که شما را در ذهن خود بجای یک تصویر انمیشنی بی جان، بصورت یک انسان و همنوع به تصویر بکشد؟
بین این دو برند تفاوت قائل شوید.
ساختن یک برند مناسب برای شرکت کار بسیار سختی است. بهترین راه برای تمایز قائل شدن بین برند شخصی و برند شرکت شما توضیح دادن تفاوت های موجود بین آن دو در صورت لزوم و در زمان مناسب می باشد.
ساختن یک کسب و کار همانند بوجود آوردن یک موجود زنده و در حال تنفس است که زمانی موفق خواهد شد بطور مستقل از شما به زندگی خودش ادامه دهد – – حداقل می توان گفت این هدف بسیاری از کارآفرینان می باشد. خطر ذاتی موجود در بوجود آوردن این موجود اینست که بسیاری از این موجودات با منقرض شدن به وجود خودشان پایان می دهند. این به این معنا نیست که شما هم باید با آنها نابود شوید. مطمئنا والت دیسنی و استیو جابز هرگز در رابطه با قابلیت استخدام شدن خود و یا توانایی ساختن یک برند و کسب و کار جدید و بهتر نگرانی به خود راه ندادند. آنها به خود نگرانی راه ندادند، چرا که به مانند یک انسان مستقل برندهای پرقدرتی بودند.
برند شخصی خود را همزمان با برند کسب و کار خود ساخته و توسعه دهید و اینگونه هرگز مشکلی برای جدا کردن خود از برند کسب و کار تحت مدیریت خود نخواهید داشت. بگونه ای رفتار کنید که بتوانید بطور مستقل از برند کسب و کار خود همیشه قدرت و توانایی سرمایه گذاری و شروع یک کسب و کار جدید را داشته باشید.
برندسازی و برندینگ، زحمات و تلاش های فراوانی را میطلبد ولی قطعا ارزش آنرا دارد. برندینگ و داشتن یک برند شخصی مستقل از سازمان، میتواند شما را از طوفانهای پیش بینی نشده در کسب و کار، به سلامت بیرون آورد.
چهار روش برای پیش بینی اینکه آیا برند شخصی شما در خطر است یا نه؟
برند شخصی شما همانند بونسای (bonsai) یا یکی از همان درخت ریزه های ژاپنی است . به این معنا که شما باید بصورت مداوم از آنها نگهداری کرده و آنها را تیمار کنید، تا مبدا با مرگ آنها مواجه شوید.
برخی از مردم بسیار نگران برندهای شخصی خودشان هستند، اما حتی بزرگترین تاثیرگذاران این عرصه هم در دوران هایی در طول زندگی کاری خود با مشکلات مختلف در این زمینه درگیر بوده اند. اما اگر شما بدانید که چگونه باید نشانه های این موضوع را پیش از وقوع بیابید، می توانید از مرگ زود هنگام برند خود جلوگیری کنید.
در اینجا روشهایی را برای شما شرح می دهیم تا بوسیله آنها بتوانید متوجه مشکل برند شخصی خود شوید.
1- سکوت کشنده است.
آیا می توانید دوره زمانی را بخاطر آورید که در آن برند شما بسیار فعال و در تعامل با مشتریان بالقوه بوده باشد؟ اگر چنین دوره ای را بخاطر می آورید، اما اکنون از شدت این موضوع کاسته شده یا در حال کاسته شدن است، پس احتمالا زمان آن رسیده که برخی از موارد را تغییر دهید.
استراتژی خود را تغییر دهید، مخاطب هدف خود را مورد ارزیابی مجدد قرار دهید – – بهترین روش برای قضاوت در مورد اینکه آیا برند شما در خطر هست یا خیر، کنترل کردن وضعیت آن بصورت دوره ای و بررسی نشانه های احتمالی افول آن است، داشتن تعامل با دیگر عوامل در حد صفر مطمئنا یکی از واضح ترین نشانه های این موضوع می باشد.
2- آن را مملو از محتوای نامرتبط با صنعت خود بکنید!
اینکه شما محتوای نامرتبط با صنعت و کسب و کار خودتان را به اشتراک بگذارید بسیار کار خوب و مناسبی است، البته تا زمانی که این مطالب جالب باشد و البته حد اعتدال در این امر حفظ شود. اگر این کار را بشدت و برای مدت زیاد ادامه دهید تنها نتیجه ای که از آن می گیرید، مواجه با مشکلی غیر قابل حل در دستان خودتان هستید.
اگر اقدام به اشتراک گذاری محتوای نامرتبط اما جالب و جلب توجه کننده با صنعت خود بکنید، ممکن است دنبال کننده گان بسیاری را برای خود بدست بیاورید، اما تمامی این دنبال کنندگان و طرفداران به اشتباه دور شما جمع شده اند. شما فی نفسه به عنوان یک کارشناس و صاحب نظر در عرصه روابط عمومی شناخته نخواهید شد، اگر بیشتر از محتوای مرتبط با حوزه روابط عمومی اقدام به نشر و اشتراک گذاری مطالب جالب، خنده دار و سرگرم کننده نمائید.
3- تناقض و ناهماهنگی
اگر بجای اینکه بطور مرتب و بر اساس یک الگو ثابت اقدام به ارسال و اشتراک گذاری محتوا بکنید، بیشتر وقت خود را به کار کردن، وقت گذراندن در کنار خانواده ، مسافرت های بلند مدت و … بپردازید، رفته رفته برند شما دجار نقص شده و افول می کند.
اگر می خواهید در کنار رسیدگی به دیگر امور شخصی و کاری خود، همچنان برند خود را حفظ کنید، بهتر آنست که شخصی را برای اداره و مدیریت کردن برند خود بکار بگیرید. اگر این موضوع استخدام یک شخص دوم اصلا مورد بحث نیست، پس بهتر است تا در تعیین اولویت های خود یک ارزیابی مجدد داشته باشید.
4- از احساس و قضاوت صحیح خود استفاده کنید.
اگر شما درگیر ساخت یک برند شخصی واقعا فوق العاده هستید و خود را به عنوان یک تاثیر گذار در صنعت خودتان می شناسید، از قضاوت صحیح و تا حدودی احساس خود برای پیش بینی وضعیت آینده بهره بگیرید و بطور مرتب بررسی کنید که آیا به سمت مشکل در حال حرکت هستید؟
زمانی که به وضعیتی رسیدید که قادر بودید ببینید موقعیت های نابود کننده برند شما بسیار کوچک و ضعیف شده است، آنگاه قادر خواهید بود تا آن را به سطوحی جدید و البته فراتر برسانید.
همیشه نجات دادن یک برند از بین مسائل و مشکلات پیش آمده برای آن یک موضوع است، و تشخیص دلایل بوجود آمدن این مشکلات نیز موضوعی دیگر است.
فرشید رمضانی | مشاور سئو | مارکتینگ