از زمان ظهور دنیای دیجیتال هزاران هزار توصیه و راهکار درباره اینکه شرکت شما در حوزه بازاریابی دیجیتال باید چه کاری کند و چه رویه ای را پیش گیرد، مطرح شده است. خواه جستجوی به ازاء پرداخت باشد، یا شبکه اجتماعی و وبلاگ نویسی، هرگز کمبودی در رابطه با ایده و توصیه در این رابطه وجود نداشته و ندارد. با این وجود یکی از قدرت های غیر قابل انکاری که کسب و کار ها و مشتریان آنها را به یکدیگر نزدیک و نزدیک تر می کند، قدرت داستان سرایی آنهاست.

شما محصولی دارید که به فروش آن افتخار می کنید و همچنین وبسایتی در اختیار دارید که برای پذیرش سفارش آماده شده است. حالا شرایط را چگونه برای مشتریان خوشحال و آماده به پرداخت خود مهیا می کنید؟

هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد که محتوای تصویری موجب ارتقاء کیفیت و موفقیت هرگونه از محتوای بازاریابی در سطح اینترنت و فضای مجازی می شود. خواه این محتوا یک صفحه از سایت شما، یک مطلب در وبلاگ، یک صفحه سفید یا یک کتاب الکترونیک باشد، انتخاب تصاویر می تواند موجب ایجاد تفاوت بین کلیک کردن یک فرد بر روی یک مطلب یا بطور کلی گذر کردن و نادیده گرفتن آن شود.

خوراک های اجتماعی از سراسر دنیا مالامال از ویدئوها و تصاویری از افراد مشهور و شناخته شده، مخترعین، مدیران عامل، قهرمانان و سیاستمدارانی است که همگی در حال شرکت در شور و احساسی ویروسی هستند که اخیرا تحت عنوان چالش سطل آب یخ شناخته شده است.

اگر یک مشتری بالقوه که قصد خرید چیزی از طریق وبسایت شما را دارد، اما در این رابطه با مسئله ای مواجه شده که باید در رابطه با آن سوالی مطرح کند، آیا امکان این وجود دارد که بتواند آدرس ایمیل شما را بر روی سایت به سرعت پیدا کند؟

تنها یک راه برای اضافه کردن یک فرد به لیست ایمیلی شما وجود دارد، و آن هم از طریق درخواست از خودشان برای مشترک شدن در این لیست می باشد.

شایسته است که برای اشاره به صفحه اصلی یک وبسایت از عنوان “خانه” استفاده کنیم، چرا که این کلمه بیانگر گرمی و تعلق می باشد. این دقیقا همان ذهنیتی است که شما در زمان تامین محتوا برای این صفحه از سایت خود باید از آن برخوردار باشید

تمام این هیاهو درباره “بازاریابی محتوایی” تنها باعث سردرگمی کارآفرینان شده است. چطور باید انجامش دهم؟ از کجا شروع کنم؟ اصلا چی هست؟